شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از چه بگیرم رنگ؟


از چه بگیرم رنگ؟
که نقره در نوره فرو می‌برم و
ملافه‌ی کبود
در رودخانه‌ی سدری

این صوت گُر گرفته از پهلو
میراث نفس‌های جوان توست
که از اصطکاک پلک‌ها
و زبریِ گونه‌هات
لابه‌ای در دهان زمین نشت می‌دهد

جوال بیگناهی  یکروز 
از بام‌های این کوچه 
بیرون می‌زند
و اختران بی‌زره
با تمام زیبایی‌شان
به تاوان این ننگِ رجیم
سنگ می‌خورند

از درد این قائله
سرمی‌نهم به نافه‌ی چاه  
با تکان هر شانه
ملافه از سدر بیرون می‌کشم
به گمانشان می‌خندم
بلند
به رعشه‌های پهلو گرفته‌ی ماهی 
های      های

مهدی شکارچی

شعرها

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مهدی آقازاده

کراسەکەت بتەکێنە لە زەوی و تۆز و تینوویەتی

کراسەکەت بتەکێنە لە زەوی و تۆز و تینوویەتی

عطا ولدی

ویدئو

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی