شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تنهایم اگر در بهانه‌های خاکسترم

تنهایم اگر در بهانه‌های خاکسترم
تنهایم اگر در سینه‌سُرخی که بوی پله‌های سیمانی گرفته است
و بوی تگرگ
سوسو می‌زنم اما 
با رگِ تَری که وسوسه‌هایم، به پَرِ سیب داده است 
این‌جا / نه این‌که کلید‌، «در» را در مسافرخانه‌ای قدیمی جا گذاشته باشد 
نه این‌که جهنم
اوج مختصری       از جرعه‌ای پاییز باشد 
تنها‌/ روی مویه‌های لاله‌ی وحشی 
حیف است 
حیف است که پیامبر 
شکسته، بنشیند و
رؤیای بریده‌بریده‌ی عروسک‌هایمان را خواب ببیند
و در شیروانی مُژه‌هایم 
برای پونه‌ی پوشیده 
و عصایش
معبدی در تمام شمع‌های جهان آرزو کند 
که البته این 
نه این‌که تو را از شفافیت سوسک‌ها 
و تارهای سفیدی 
که از یقه‌ات می‌تکانی، جدا کند 
و یا نعش‌های پنهان را 
از روی نیمکت‌های پریشان‌، جمع...
فقط/ لابه‌لای چند لحظه‌ی مُسری
میخکی 
روی صوت پروانه‌ها، می‌نشاند و 
پروانه‌ای به شال گردنت، سنجاق می‌کند 
تا سنجاقکی به سلطنت تابوت 
صراحت یک قدّیس را ببخشد 

میثم ریاحی

شعرها

باد سر میکوبد

باد سر میکوبد

فهیمه جهان آبادی

حقیقت دارد

حقیقت دارد

حامد رحمتی

بمب

بمب

بکتاش آبتین

تو رفته‌ای 

تو رفته‌ای 

سارا خلیلی جهرمی