شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آه اگر گلوله‌ها سلام می شدند

آه اگر گلوله‌ها سلام می شدند
مرزهای منحنی
خط بوسه‌های ممتد و مدام می‌شدند
پشت میزهای کنفرانس
روح‌های وحشی «خطابه» رام می‌شدند
روز جشن کودکانه‌ی زمین
سیم‌های متصل
حامل پیام می‌شدند
بزم‌های شاد مردمان
سرخوش از صدای جام می‌شدند
آه اگر که زندگی ادامه داشت 
جنگ‌ها تمام می‌شدند...

عبدالجبار کاکایی

شعرها

گزارش یک جشن

گزارش یک جشن

ستار جانعلی‌­پور

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

احد متقیان فر

در این‌جا گرد آمدیم

در این‌جا گرد آمدیم

فائزه امانی فرد

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد