شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چهارراهِ نظر...

در تنهایی خودم اضافه­‌ام در شكل­‌ها‌ی ناجور خوشبختی در تصمیم دوباره‌ی صبح به ­زندگی نباید به بازی پرهای پنجره دل می­‌بستم  با ماهیانی که در خشکی زاینده­‌رود می‌میرند؛ مخلوط کُندی از من و سایه به­‌راه می‌­افتد، آن‌قدر پیر که زمان کافی نیست نوار قلبم را صاف به موج صدات بکوبـم بعد از چند تابستان  بی­‌رحم روی صندلی خالی من می‌نشینی و به اطراف مضطربم می‌گریزی... میان ردیف سپید مژه‌هام مرثیه‌­های شاد را کنار آتش می‌چینم و تالاب‌ها در شوربخیتم تاب نمی‌آورند تا حجله‌ام در کوچه جوانی می‌کند سمت راهی سینه‌ام را با بوسه پر می‌کنی در برفِ خشکی که پشت سرم می‌ریزی با جا پای دائم من می‌دویدی و روحم را زیر پوستت خاک خواهی­‌ کرد تا ظهر کسی فاتحه‌ام را بخواند رگ آبی دستت را از تنم می‌گیری بین ذرات خرمایی که در شیره تنم می‌رقصند گیاهان را در دلم به عشق­بـازی  می‌گیرم کنار ساحلی که از هجوم آب برنمی‌گشت قدری می­‌خوابم
تا دنیا به بیداریم بیاید میان چهارراهِ ­نظر می­‌نشینی و پلک‌هایت روی دستم می­‌افتد.

مجتبی دهقان

تک نگاری

شعرها

به پات هر چه مکافات می‌کشم کافی است 

به پات هر چه مکافات می‌کشم کافی است 

لیلا ساتر

زار

زار

سهند آقایی

دوایین نامه

دوایین نامه

اسماعیل عظمی

 من چندمین قربانیِ این نسل غمگینم؟

 من چندمین قربانیِ این نسل غمگینم؟

محمود صالحی‌فارسانی