شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آی ملفوظ

خودکاری را که برای نوشتن این متن
                                             گم کرده‌ام
از جوهر فرد
به حاشیه غلتیده
در کام دفتر فرو‌رفته
رفته آب بیاورد
ببندد به ناف متن

نه این‌که خودکاری درآورده باشم
که از خودکاری درآورده باشم
که از خودکاری درآورده باشم
که متن...
این سطور سترون را
نه!
ساخته نیست        از من!

بشود هم، یکی می‌شود با انگشت‌هایی بدون ناخنِ سفید و پوست پوست؛ نه پوستی را نوازش می‌کند
نه می‌تواند دست به خود... کاری... ببرد... درآورد
چشم‌ها را کف دست بگیرد،
با سرانگشت‌های نرم سوراخ را سوراخ می‌کند
«مگر» شود
نه!

یوسف خوشنظر

تک نگاری

شعرها

تدفین

تدفین

داوود سعیدی

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

حسن زینلی مقدم

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

ویدئو

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی