شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ورق می‌زنم عکس‌های تو را

ورق می‌زنم عکس‌های تو را، که سرزنده و شاد می‌ایستی
در آیینه‌ی دوربین، مثلِ خواب، سزاوار و آزاد می‌ایستی

من امّا اسیرم به بی‌عکسی‌ام؛ ببین گوشه‌ی خنده‌هایم کج است
زنی اهلِ ویرانی‌ام، پس چرا، به پای من، آباد می‌ایستی؟

من افتاده‌ام در گناهی عمیق، که هی دست و پایم بلرزد، ولی
تو در پیشِ چشمِ هزاران نفر، به تبلیغ و ارشاد می‌ایستی

فقط در همین شعر می‌شد نوشت: ببین فرقِ ما قدرِ یک آدم است؛
که من می‌نشینم درونِ سکوت، تو امّا به فریاد می‌ایستی

مریم جعفری‌آذرمانی

تک نگاری

شعرها

روشنم کن شبیه سیگارت

روشنم کن شبیه سیگارت

امیررضا وکیلی

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان