شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

درد که بیاید
به ساعت کاری ندارد
می‌نشیند بر بام
مثل برف.
...

همه‌چیز از گیاه شروع شد
که چکیده بود باران
و آن ریشه‌های مکنده
...

طبیعی نیست
بودن
به این شکل که تو هستی.

پراکنده
مثلِ...

ردّ پای تو هنوز آن‌جاست
در آن آخرین یکشنبه 
من زلالِ ماه را برای...

به گردنه‌های برفگیر فکر می‌کنم 
و این ساک دستی 
و خودم
...

تک نگاری

شعرها

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

چهارراهِ نظر...

چهارراهِ نظر...

مجتبی دهقان

این روزها،

این روزها،

ابراهیم کارگرنژاد

در گلوگاه اصلی شکم

در گلوگاه اصلی شکم

رسول کاوه