شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

درد که بیاید
به ساعت کاری ندارد
می‌نشیند بر بام
مثل برف.
...

همه‌چیز از گیاه شروع شد
که چکیده بود باران
و آن ریشه‌های مکنده
...

طبیعی نیست
بودن
به این شکل که تو هستی.

پراکنده
مثلِ...

ردّ پای تو هنوز آن‌جاست
در آن آخرین یکشنبه 
من زلالِ ماه را برای...

به گردنه‌های برفگیر فکر می‌کنم 
و این ساک دستی 
و خودم
...

شعرها

برای سحر

برای سحر

شقایق شاهرودی‌زاده

به کوتاهی یک رؤیا

به کوتاهی یک رؤیا

واهه آرمن

شاعر

شاعر

فریاد غفوری

پیشواز

پیشواز

محمد رضا روزبه

ویدئو