شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بگویم که باد رشته‌های یال را به کجا ببرد؟

بگویم که باد رشته‌های یال را به کجا ببرد؟
وقتی که گنجشک
بر لاشه‌ی شیر
تلخ می‌رقصد!

تصور غذا از من
آنقدر بعید بود
که انداختن طناب بر گردن رودخانه!
طعمه بود استخوانم
کتف مرا به دندان گرفت کفتار
با تنی که نیمی از آن دیگر نبود
به راه افتادم!
من رفته بودم اما پاهایم نیامده بودند

تابستان بهتر از همه
جاهای عمیق رودخانه را می‌شناسد
باید از او بپرسم کجا می‌شود
آنچنان غرق شد
که بیشتر از مرگ‌ بمیرم!

میثم متاجی

تک نگاری

شعرها

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

راضیه بهرامی‌خشنود

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

شهر شیهه می‌کشد

شهر شیهه می‌کشد

طاهره خنیا