شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بگویم که باد رشته‌های یال را به کجا ببرد؟

بگویم که باد رشته‌های یال را به کجا ببرد؟
وقتی که گنجشک
بر لاشه‌ی شیر
تلخ می‌رقصد!

تصور غذا از من
آنقدر بعید بود
که انداختن طناب بر گردن رودخانه!
طعمه بود استخوانم
کتف مرا به دندان گرفت کفتار
با تنی که نیمی از آن دیگر نبود
به راه افتادم!
من رفته بودم اما پاهایم نیامده بودند

تابستان بهتر از همه
جاهای عمیق رودخانه را می‌شناسد
باید از او بپرسم کجا می‌شود
آنچنان غرق شد
که بیشتر از مرگ‌ بمیرم!

میثم متاجی

تک نگاری

شعرها

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

احد متقیان فر

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

در این‌جا گرد آمدیم

در این‌جا گرد آمدیم

فائزه امانی فرد

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

جلیل الیاسی