شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

عریضه

فقط  ورق‌های سفید را در ذهن مرور می‌کنم
- چنین که می‌خواهند‌ -
و جز نگاه تحسین به گلبرگ و شاپرک و نسیم‌،
اتهام دیگری ندارم‌.

هواخوری زیر باران را گردن نگرفته‌ام
و سرخوشی از رشحه قطره‌های آبشار
بر پوست تب‌دار...
دوسیه‌ام خلاصه می‌شود در رخنه‌ی ماه
از درز پرده‌ها
به اتاق نمناکم
و شنیدن ناخواسته‌ی صدای سیرسیرک‌ها
در گذرگاه صبح
همین...

باور کن شانه‌ام  دیگر
به تجویز تازیانه
پاسخ نمی‌دهد...

جمشید بهرامی

تک نگاری

شعرها

تو رفته‌ای 

تو رفته‌ای 

سارا خلیلی جهرمی

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

مادر

مادر

حسن بهرامی

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی