شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

یک کاسه شن

یک کاسه شن
بریز در چشم‌هایم
ای تندباد بلند شده از رام‌ترین اقیانوس
اسب را بلند کن از جنگل‌هایی 
که آبستن چوب کبریتند
و در بوسه‌های شبانه‌ات
در گلوی تانک‌ها را
یک مشت خاک فوت کن
ما
زیر آوارهای نامرئی
دندان می‌ساییم
و استخوان جن‌هایی را می‌جویم
که در دهانمان پچ‌پچ می‌کنند
جیب؛
لانه‌ی جغد‌های بی‌بال
سر؛
کاسه‌ی شراب تف شده‌ی گوزن‌های بی‌باک!
قلب؛
تندباد بلند شده از رام‌ترین اقیانوس!...

محمد گنگذاری

شعرها

 از گپ با درخت نارنج

از گپ با درخت نارنج

حامد پورشعبان

  شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

 شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

بهراد باغبانی نیک

برهوت

برهوت

رضا محمودی‌حنارود

پنج شعر از سیروس نوذری

پنج شعر از سیروس نوذری

سیروس نوذری