شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گریه می‌بارد دلم در این شب خاموش‌تان

گریه می‌بارد دلم در این شب خاموش‌تان
بوی مردن می دهد آرامش آغوش‌تان
کاوه‌ها مردند خونین شد دهان کوچه‌ها
رو کنید اعجاز موسی را به روی دوش‌تان
آسمان هاشور غم می‌زد تمام شهر را
عاشقان با اشک غربت خیس شد تن پوش‌تان
می‌چکد از شاخه‌هاتان طفل خونین بهار
زرد گشته جای سیلی‌ِ خزان در گوش‌تان
این کبوترهای پرپر در کلاهی عاقبت
محو می‌گشتند تا پیدا شود خرگوش‌تان
اشک ابری می‌کشد دستی به روی گونه‌ام
اشک من جاری‌ست در پیمانه‌هاتان نوش‌تان
 

علی بهرخ

شعرها

هر چکامه تیغی برای خودزنی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

شهریار کوراوند

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی

دشنه‌ی ماه بر فراز درختان تالاب در خواب است

دشنه‌ی ماه بر فراز درختان تالاب در خواب است

محمود بهرامی

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس