شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خيال مى‌كنى نازى‌ها با آن گردن‌هاى ِ باريك و بلند

خيال مى‌كنى نازى‌ها با آن گردن‌هاى ِ باريك و بلند،
و يقه‌هاى ِ گرداگرد، ناز مى‌كردند
كه نان سفره‌ى آنان
به كوره‌ها مى‌سوخت و
دلشان در خيالِ يار؟

اى يار
اى يار كه كوره در كوره،
كوزه در كوزه سر مى‌روى 
و گردن آدم‌ها را به نازكى خيال مى‌آشوبى؛
به ياد آر 
به ياد آر، كه افسانه‌ها همين صاعقه‌ها بودند
و تو خيال مى‌كردى كه بى‌ناز، نازي‌ها نازت را مى‌خرند!

من اما
حالا
از خيال ِ تو و شازده كوچولو و نان فطيرِ همان همسايه سخن مى‌گويم!
نترس
نترس، من از تقدير تو به تو نزديك‌ترم نازبانوى ِ نازى.
اگر قبول كنى گردنم از مو باريك‌تر است، ور نه تو را
از خيال ِتمامى ِكوره‌پز‌خانه‌هاى جهان 
حذف خواهم كرد!
 

ایرج صف شکن

تک نگاری

شاعر شهودها

شاعر شهودها

شوکا حسینی

سماع دوگانه‌ها

سماع دوگانه‌ها

میترا فردوسی

شعرها

جمهوری

جمهوری

لیلا ساتر

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی

سی و پنجمین تیغ توی تنم

سی و پنجمین تیغ توی تنم

اندیشه فولادوند

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی