شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در ۳۵۰ روز انفرادی فصل‌ها گم می‌شوند
این یک شعر نیست
...

در آینه
به آتش روی سرم دست کشیدم 
و شعله‌ها را از روی پیشانی و...

وقتی برای آزادی در نقاشی‌ات باران می‌کشی
و خودت را در خیابانی از...

آنی که مادر 
کنار گهواره
شب را تکان می‌داد 
تا بخوابم...

دره‌ها  زخم‌های زمینند
و خونی که رنگ باخته است
از دل کوه

ارتفاع همه چیز را کوچک می کند 
جز چیزهایی که با خودم بالا آورده ام:
کابل،...

شعرها

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

به پات هر چه مکافات می‌کشم کافی است 

به پات هر چه مکافات می‌کشم کافی است 

لیلا ساتر

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

دلگیرم از تنهایی از شب کوچه‌گردی‌ها

دلگیرم از تنهایی از شب کوچه‌گردی‌ها

مجید عزیزی