شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خانه دلتنگ غروبی خفه بود
مثل امروز که تنگ است دلم
پدرم گفت چراغ
و شب از...

در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشــت پـر مـلال مـا پـرنـده پـر نمی زند

...

چه غریب ماندی ای دل! نه غمی، نه غمگساری
نه به انتظار یاری، نه ز یار انتظاری

...

ارغوان،
شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی‌ست...

شعرها

می‌توانی باشی

می‌توانی باشی

محمود بهرامی

چوار

چوار

احمد کریمی

رز ابری

رز ابری

سمیه امینی راد

سیم‌های یک بمب ساعتی

سیم‌های یک بمب ساعتی

گروس عبدالملکیان