شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دنیا هنوز عجایبش را دارد
تو فقط پلک می‌زنی
پیرشدن در من
شکل زیباتری...

پایان روز تعطیل
زنبور بی‌جان
بر برف ‌پاک‌کن

گلی بنفش..
گلی زرد...
مادر و دختر
 

به رسم باد
به رفتار بید
سطر سطرِ هایکو

گرگی می‌گریست
گمشده
در قصه‌ی شب

بیا بازگردیم
به عکس آن روز
پیش از لبخند ِ تو
 

بلند
سلام می‌کنم
به کرمِ درون سیبم

- بعد از این جهان کجا پیدات کنم؟
- در سکوت سرو
 

همراهِ اولین قطره‌های بارانم
همان که نمی‌بینی
 

یک فصل مانده به گیلاس‌ها 
تو
رفته بودی
 

سال‌به‌سال
چه بیشتر می‌شوند
ندانسته‌هایم

بی‌سرانجام
به من می‌رسی
به ‌شکل مرگ در تنِ ماهی
 

سیراب شد
آسمان
در آب‌چاله‌ی گنجشک‌ها
 

تک نگاری

شعرها

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد

ویدئو