میتواند آمده باشد یک عدلِ ظهر
فرو ریخته باشد حوالیِ میدانِ مادر را
مادر را
و ریخته باشد صفتهایی از تو را در محاکاتِ روباهی، گاهی
گاهی [شنیده نمیشود...
که عبارت از ماست
و در پوستِ خودش هیچ
میرسد به زیر
میرسد به بَم
به لبم اورادِ مکارهای نیست
در تنم، موجودِ ناخواندهای نیز
از چه حرف میزند وقتی حرف نمیزند از] مکث...
از چهها
مکث از چهها
نه عطر میپراکنَد در صحنِ الغدیر
نه دیده میشود در آسمانِ ابری میرداماد
لمس، نه
به دلایلی که روشن نیست میشود
و طعمِ اوقاتِ مرا تشخیص میدهد