شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مثلِ لغزیدنِ برگ از لبه‌ی پاییزم

مثلِ لغزیدنِ برگ از لبه‌ی پاییزم
چشم بر دستِ تو دارم که کجا می‌ریزم
بحث رقصیدن و چرخیدن و افتادن نیست
ترسم این است که دیگر نشود برخیزم
خوابِ سنگینِ من از دیدنِ رؤیایِ تو بود
تو مرا پرت کن از خوابِ خیال‌انگیزم
من همان قوم بهارم که تو عادت داری
قتلِ عامم کنی ای پادشهِ خون‌ریزم
عشق اصرارِ به روییدنم از شاخه‌ی توست
گرچه محکوم به خشکیدنِ در پاییزم

امین لطفی

تک نگاری

آشناترین شکل شعر

آشناترین شکل شعر

علی مسعودی نیا

شعرها

لاکریموسای

لاکریموسای

محمود بهرامی

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

مهدی فرجی

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی