شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مثلِ لغزیدنِ برگ از لبه‌ی پاییزم

مثلِ لغزیدنِ برگ از لبه‌ی پاییزم
چشم بر دستِ تو دارم که کجا می‌ریزم
بحث رقصیدن و چرخیدن و افتادن نیست
ترسم این است که دیگر نشود برخیزم
خوابِ سنگینِ من از دیدنِ رؤیایِ تو بود
تو مرا پرت کن از خوابِ خیال‌انگیزم
من همان قوم بهارم که تو عادت داری
قتلِ عامم کنی ای پادشهِ خون‌ریزم
عشق اصرارِ به روییدنم از شاخه‌ی توست
گرچه محکوم به خشکیدنِ در پاییزم

امین لطفی

تک نگاری

شعرها

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

احسان بدخشانی

دوایین نامه

دوایین نامه

اسماعیل عظمی

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

شاپور جورکش