شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رمیدن دو خرگوش سفید

رمیدن دو خرگوش سفید
در شیار قهقهه‌ی کبک
بهار را به تماشا آورد
ایستاد
بر آبیِ تپشی شکسته
و راه از کنار حضورش گذشت.
چرخید و نگاه
خیره کرد.


گفت: یکی بگیر
از میان جانت
و جانت،
به انگشتان مشتاق
و به رعشه‌ها.

جای سری بر شانه‌ام درد می‌کند.
خندید
در هاشورِ نور و پروانه
و گیسوی پریشان انداخت
بر گردن نسیم.
گفت: جای گلی بر ساقه.

حسین عباسیان

شعرها

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

ارغوان

ارغوان

هادی میرزانژاد موحد

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی

آنْـدیگَری

آنْـدیگَری

جمال‌الدین بزن