شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رمیدن دو خرگوش سفید

رمیدن دو خرگوش سفید
در شیار قهقهه‌ی کبک
بهار را به تماشا آورد
ایستاد
بر آبیِ تپشی شکسته
و راه از کنار حضورش گذشت.
چرخید و نگاه
خیره کرد.


گفت: یکی بگیر
از میان جانت
و جانت،
به انگشتان مشتاق
و به رعشه‌ها.

جای سری بر شانه‌ام درد می‌کند.
خندید
در هاشورِ نور و پروانه
و گیسوی پریشان انداخت
بر گردن نسیم.
گفت: جای گلی بر ساقه.

حسین عباسیان

شعرها

 نه این کوچه‌ی پیچ در پیج

نه این کوچه‌ی پیچ در پیج

سیروس رومی

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

تلفن زنگ بزند

تلفن زنگ بزند

سارا مؤیدی

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

احد متقیان فر