شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

یک نفر با مرگ در خوابم تبانی می‌کند

یک نفر با مرگ در خوابم تبانی می‌کند
قرن هفتم در اتاقم ایلخانی می‌کند
روزها در قتل عامی دائمی جان می‌دهم
نیمه‌شب یک بوسه قلبم را نشانی می‌کند
ترکتازی‌های تاریخی به موهایم رسید
نسلی از تاتار این‌جا حکمرانی می‌کند
تلخی بادام در چشمان من جامانده است
رد این بیگانگی من را روانی می‌کند
پادگانی در سرم مارش نظامی می‌زند
کودکی در خواب‌هایم نغمه‌خوانی می‌کند
خواب دیدم بعد مرگم دست‌هایم سبز شد
شاعری انگار در من ماه‌بانی می‌کند

سمیه فلاحی

شعرها

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

رستاخیز

رستاخیز

شقایق شاهرودی‌زاده