شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

وقتی که با من بعد گریه رو‌به‌رو می‌شد

وقتی که با من بعد گریه رو‌به‌رو می‌شد
زنجیغ می‌شد، جیغ می‌شد، جیغ او می‌شد
دنیا به پاس عشق ورزیدن در این میدان
تندیس لبخندِ گس ِ یک جنگجو می‌شد
حرف من از لب‌های سرب‌آلوده اش این‌بار
در هرم تابستان ِ تهران بازگو می‌شد
می‌گیرم از لب‌های سُرخش انتقامم را
چون بوسه‌های کال او رازی مگو می‌شد
عشق آبرویم را بدون واهمه می‌ریخت
وقتی که بی‌او آب ‌رویم آب جو می‌شد
می‌خواستم از راز آن زن پرده‌بردارم
رازی که با لب‌های سرب آلوده‌رو می‌شد
زنجیغ می‌شد؛ جیغ می‌شد؛ جیغزن می‌شد
مردی به‌دست بوسه‌ای بی‌آبرو می‌شد

احسان معصومی

تک نگاری

شعرها

تلفن زنگ بزند

تلفن زنگ بزند

سارا مؤیدی

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

عادل سالم

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

گاهی به این‌جا می‌رسم

گاهی به این‌جا می‌رسم

محمود معتقدی

ویدئو