شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

برای او که تجسمی از حجم ندارد 

برای او که تجسمی از حجم ندارد 
چگونه بگویم که چشم‌هایت به وقت خواب
در چشم خانه می‌رمد؟

برای او که خاطره را نمی‌شناسد 
برای او که حافظه ندارد
چگونه بگویم رد خون که بی‌قرار 
خودش را به زانو می‌رساند چگونه است؟

برای او که دست ندارد چگونه بنویسم
 از خواندن سطور تن 

برای کودک تو 
که الزام سکوت را می‌فهمد 
چگونه بگویم که بدون تن،
لبخندی شبیه به تو دارد 
که اولین پای خونین را 
 او 
پیش از تو به زمین نهاده است.

برای او که تورا نمی‌شناسد
چگونه بگویم رد خون که بی‌قرار 
 از میان سرها، سینه‌ها، موها
بر زمین جاری‌ست 
 راهی به ضمیر تو پیدا می‌کند
و چشم‌ها به وقت خواب در چشم‌خانه می‌رمد
برای او که تجلی ضمیر توست 
و زهدان بارور را پس می‌زند
بدون آغوشم 
چگونه تسلی خاطر باشم‌؟

پریسیما عنابستانی

تک نگاری

شعرها

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

علی اکبر جعفرزاده

در باغ

در باغ

شاپور جورکش

دو شعر از پوران کاوه

دو شعر از پوران کاوه

پوران کاوه

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی