شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رها باشیم، بیا!

رها باشیم، بیا!
دست شویم در ازدحام مجسمه‌های روان 
دو دست ِ گرم فشرده [تعرق و تمدید اتصال]
در ترافیک کتاب‌های کتمان و کماکان و هزار مجلد معمولی
[به قیمت‌مان چشم دوخته تا مشتری شود 
این ماه از گشوده‌ی اندکِ پنجره 
و پلنگی که لُنگ انداخته و 
راز‌ بقا را 
از شبکه‌ی پدران می‌بیند]
از جلد خود بیرون رویم
بگوییم از دو چشم مجزا 
و منحنیِ ابری که نمی‌بارد
نمی‌‌باردی به 
چراغ‌های روسیاهِ معابدی که پیش‌تر نیز
نشان معجزه و عجزشان یکی‌ست 
مکرر این‌ همه همهمه را چه می‌نامی؟
چیست که نام طولانی‌ترین اتفاق، رهایی‌ست
تا به بند تو ببندم پا
ببندم به لبخند و چشم
تا تو بگشایی دست
اجزای ملتزم به ضرورتت 
همه یک‌جا جمع شده‌اند، می‌بینی؟
چون محارم یک دستی که منم
چون منم، که تو باشی ما
هی رواق و ازاره و ارسی را
تا بچینم به چین دامن قجریت 
چند شاخه نرگس
از گلستانِ میدان ارگ
شاه بیاید 
دست، تکیه دهد 
به مرمر سینه‌‌ی تختت
و دولتی را به تَکیه‌ای ویران کند

بازارت داغ شده، ببین!
همان‌جا که انگشتانم پیاده می‌روند 
تا میان اوراق تو تورق کند
نفس تند کنی و هی‌های، هی‌های، هی‌های تو!
گره پیشانی‌ات را 
بگشاید و ببندد، بگشاید و ب، ببندد و دد
و لبخندت 
بعد از نفسی عمیق
گل دهد به بالش

فرزین پارسی‌کیا

تک نگاری

بی‌فاصله از حجم

بی‌فاصله از حجم

سیدحمید شریف‌نیا

شاعر شهودها

شاعر شهودها

شوکا حسینی

شعرها

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

جلیل الیاسی

پیش از تو نرد عشق باخته بودم

پیش از تو نرد عشق باخته بودم

فرزانه قوامی

اغوش نخل ها

اغوش نخل ها

میترا اکرمی

از تو نه

از تو نه

محمود معتقدی