شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شانه به شانه‌ی مه خاکستری
در پارک قدم می‌زنم.  
تو نیستی
...

تا محو شود شکاف نبودنم از بدنم
آماده‌ام چلّه بنشینم در دکمه‌های پیراهنم
...

مرا
با این تن رفته
گیس سفید
به بطن مادرم بازگردان
تا انگشت شستم را...

ادامه می‌دهد     بی‌نفس
از پله‌ها بالا می‌آید
...

روز
از جاکفشی آغاز می‌شود
و به جاکفشی ختم خواهد شد
من
از...

تک نگاری

شعرها

در این‌جا گرد آمدیم

در این‌جا گرد آمدیم

فائزه امانی فرد

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

فرزین پارسی‌کیا

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

مهدی مهدوی

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی