شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به پهلو دراز کشیده‌ام

به پهلو دراز کشیده‌ام
حال اسب پا شکسته‌ای را دارم که لوله‌ی تقنگی را بر شقیقه‌اش
احساس می‌کنم
مزرعه کمی کج است
و آن گوشه بیخ دیفال
چشم برادرم افتاده
به پهلو دراز کشیده‌ام
سایه‌ای با کلاه لبه‌دار به شقیقه‌ام شلیک می‌کند
بلند می‌شوم
چشم برادرم را بر‌می‌دارم
به اتاق خواب می‌روم
به پهلو دراز می‌کشم
بیخ دیفال

علیرضا راه چمنی

شعرها

سگ جان

سگ جان

کوروش جوان‌روح

کلایه

کلایه

حامد بشارتی

شغل تمام وقت

شغل تمام وقت

بکتاش آبتین

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف