شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فکر کن کوه باشی و هر صبح تیشه‌ای از کمر خورده باشی

فکر کن کوه باشی و هر صبح تیشه‌ای از کمر خورده باشی
فکر کن سرو باشی و جایِ رزق و روزی تبر خورده باشی
فکر کن شیر باشی و هر روز دشت در زیر پایت بلرزد
با تمام شکوهی که داری طعنه از گاو و خر خورده باشی 
فکر کن مثل آواز گنجشک در طلوعی دل‌انگیز باشی
از بدِ بخت اما به تور عدّه‌ای کور و کر خورده باشی
فکر کن مثل خورشید دائم پادشاهی کنی بر جهانی
از قضا با حضورت به ذوقِ چند خفّاش بر خورده باشی
حالم این است از این تلخ‌تر نیز، خسته‌ام قدر صدها نفر نیز
حسرتم را نفهمی مگر که  دشنه‌ای از پدر خورده باشی!

سعید توکلی

تک نگاری

محصول زحمت حسنعلیجعفر

محصول زحمت حسنعلیجعفر

سیلویا سلمانپور

پادشاه غزل معاصر

پادشاه غزل معاصر

هادی خوانساری

شعرها

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

حسن زینلی مقدم

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی