شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر، زخم کهنه‌ای
نفس می کشد و، دستی ازهزاره‌ی روان پریشانت، سطرساکت خاموشی  را  برمی‌چیند ،بااین‌همه، هنوز حس ناتمامی مرا به کشف لبخندهای ساده‌ی تو می‌کشاند،نترس، با تو خلوت رویای روشنی، در پیش است

محمود معتقدی

شعرها

شرجی یک کابوس!

شرجی یک کابوس!

شهرام شهیدی

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی