شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر، زخم کهنه‌ای
نفس می کشد و، دستی ازهزاره‌ی روان پریشانت، سطرساکت خاموشی  را  برمی‌چیند ،بااین‌همه، هنوز حس ناتمامی مرا به کشف لبخندهای ساده‌ی تو می‌کشاند،نترس، با تو خلوت رویای روشنی، در پیش است

محمود معتقدی

تک نگاری

احضار روح زبان در قامت کلمه

احضار روح زبان در قامت کلمه

محمدرضا عبادی صوفلو

شاعر، زندان و شعر ...

شاعر، زندان و شعر ...

محمدرضا عبادی صوفلو

شعرها

بی‌وزنی

بی‌وزنی

عنایت سمیعی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

تو تمام رفتگان منی

تو تمام رفتگان منی

فرناز فرازمند

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی