شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دهان ما چون که خاک می‌پذیرد بر خاک

به ابوالفضل مولانا


دهان ما چون که خاک می‌پذیرد بر خاک
جوی ندیده صدای شنیده به دریا خواهد برد
که استخوان صدف، تیرگی پدید نیارد
به چشم‌ها و به گردن‌های تمامْ آویختن
از گرده‌ی خویش
بر خاک‌های مست‌ها
چون که صدای بریده بخواهد
زبان سوخته را ببرَد بر باد
تا که باد
خود سخن از بام گورها خواهد گفت
که هر شب از شمع سوخته خالی شدند و
پر نشدند از جز آفرینش
بیماران

حسین فروتن

شعرها

من شبیه نیستم

من شبیه نیستم

مریم یوسفی

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

مهدی مهدوی

آیینه می پرسد: چطوری؟!

آیینه می پرسد: چطوری؟!

بابک دولتی

ویدئو