شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دهان ما چون که خاک می‌پذیرد بر خاک

به ابوالفضل مولانا


دهان ما چون که خاک می‌پذیرد بر خاک
جوی ندیده صدای شنیده به دریا خواهد برد
که استخوان صدف، تیرگی پدید نیارد
به چشم‌ها و به گردن‌های تمامْ آویختن
از گرده‌ی خویش
بر خاک‌های مست‌ها
چون که صدای بریده بخواهد
زبان سوخته را ببرَد بر باد
تا که باد
خود سخن از بام گورها خواهد گفت
که هر شب از شمع سوخته خالی شدند و
پر نشدند از جز آفرینش
بیماران

حسین فروتن

تک نگاری

شعرها

برادرم دیشب درگذشت

برادرم دیشب درگذشت

عبدالله علوی

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

 روی برعکس جهان بایست!

روی برعکس جهان بایست!

سارا مؤیدی