شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اگر چه ابر بغض از حال حاضر می‌زند بیرون

اگر چه ابر بغض از حال حاضر می‌زند بیرون
اگر خورشید خورشید است آخر می‌زند بیرون
زمین خشک را -یک‌جا‌نشینی- عاقبت مرگ است
خوشا آن روزگاری که عشایر می‌زند بیرون
پس از جاماندن تاریخ در صد‌سال تنهایی
صدای گریه از قرن معاصر می‌زند بیرون
گناه دست بوسان نیست سرپایین گرفتن‌ها
به هر دربار شاهی هست؛ چاکر می‌زند بیرون
بر ایجاز نوشتن هر که مؤمن گشته می‌داند
از این دین تا قیامت خیل کافر می‌زند بیرون
جسد پشت جسد در پشت کاغذها گرفتاریم
اگر بشکافد این دیوار شاعر می‌زند بیرون...

شهلا خرم‌پور

شعرها

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

غلامرضا طریقی

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

جلیل الیاسی

یا زخم زبان بر سر قلبم نگذارید 

یا زخم زبان بر سر قلبم نگذارید 

علیرضا میرزاخانی

ویدئو