شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نياز به دايره‌اي دارم دوراني

نياز به دايره‌اي دارم دوراني
با دايره‌هاي گرد تو در تويي
كه هي توي هم بلولند و هم‌آغوشي كنند
و هي هر چه آه
هرچه اوه
و هي هرچه دايره كه در دايره‌ي ديگري يا بر دل دايره‌ي ديگري
گردتر بگردد و دايره‌تر شود
تنگ‌تر/ گشادتر
هي دايره‌تر شود

نياز به دايره‌اي دارم دوراني
كه گرد سوزني سوزن‌دار و پر ولع
بگردد و بگردد و رنگ ديگري بگيرد

ميان سرم
ميان انتهاي به هم نارس ابروهام
همان‌جا كه هي  گرد گرد گره مي‌خورد و شبيه تنه‌ي درخت  مي‌كندم
ميان بالاي چشم‌هايم
رخوت‌ناك و چسب‌ناك
اشتياق پيوستن با سوزني دارم
كه سوزن‌دارو پر ولع
دوران از سرم بتركاند

شروین شاهوزی‌پور

تک نگاری

شعرها

شغل تمام وقت

شغل تمام وقت

بکتاش آبتین

فالگیر

فالگیر

محمدحسین بهرامیان

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور