شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

جنجال‌های توی سرم بیش از تشریح چند قطره‌ی ادرارند

جنجال‌های توی سرم بیش از تشریح چند قطره‌ی ادرارند
مردان جنگنجوی اساطیری، در من جنین مشترکی دارند
پاییز چندگانه‌ی بی‌گاهی روی تنم خزیده به ‌عریانی
بر عضوهای بی‌رگ‌و اعصابم، آغوش‌های مرده تلنبارند
مال منی که بال منی اما... مال تو ام که بال تو ام اما...
« اما... مرا دهان‌به‌دهان گرداند، در مردمی که رونق اخبارند
مردان شهر پشت سرت دارند من را به توبه‌های تو می‌بندند
زن‌های شهر بعد تو می‌خواهند از من شباهتی به تو بردارند
این دستمال وقف یکی جز توست، در تار و پود زخمی آن گم باش
بیگانه‌تر دریدگی‌ات را کن، بی‌آن‌که لکه روی تو بگذارند
انگشت‌های قابله در من ماند، زائویی آمد از شکمم بیرون
فردا قرار می‌شود از اول ما را به چند قابله بسپارند

عباس فلاحی

شعرها

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

زمان بسته‌ست از رو باز هم امروز شمشیری

هادی خور شاهیان

تنهایی

تنهایی

محمود بهرامی

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

مترسک

مترسک

میرحسین نونچی