شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

از شکست استخوان، وقتی که دکمه‌ی پیرهنم به اشتباه بسته شد:

...

مریض به احوال توام 
از شب بر سقف دود‌اندود اتاق می‌چکم
در هزار...

همه‌چیز از این‌جاست
بیست شده انگشت و
كمر تا كمر 
رنگت را...

قبل به شانه می‌گیرند
هفت سوره از پدر می‌ماند
و هفت استكان از مادر

شعرها

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

بابک دولتی

دوایین نامه

دوایین نامه

اسماعیل عظمی

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

سرآخر

سرآخر

ستار جانعلی‌­پور