کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

متولد ۱۳۶۶
مجموعه‌های منتشر‌شده: «باد گرگ می‌آید»‌،
 «سودابه که تن نبود» و ...

صدای زنگوله‌ی تن

می‌آید 
صدای رمه‌ی پوست از دشتِ تن،
و صدای دو تن 
می‌پراند شب را از خواب!
آهِ وحشیِ شب
می‌آید 
از صدای زنگوله‌‌ی تن‌!
از چابکِ دو پا
آن دو پای دیوانه، غزالی مست بود
در لُختیِ تن
عریان‌ می‌دوید/
می‌چرید
پوزه می‌کشید روی گردن جفت!
جفت هی می‌رمید
دهان به دهان
مرگ را
از قله‌های بلند!
با وحشیِ پوستش بر می‌گردد
از گلوله‌های سرخ!
سینه‌ی جوانش از باد!
می‌بینی 
رفتار پهلوی چپش را 
به شکل طبیعی 
در بهار؟ 
یکریز تگرگ می‌بارد
و پوستِ گرانش را 
با چه وحشتی آورده‌اند
به خیابان‌ها!
به دشواریِ زخم، از غارتِ دشت!
آهای شب‌زده‌ی مغموم با توام،
تو 
تو
تو خوب می‌دانی
غزالِ جوانی در من 
پا‌به‌پای غزال‌ها 
از دشتِ سینه‌ات 
در آورده است کوه‌کوه
با تنی سبک و سنگین 
زیر آوارِ باد
ای غزالی که از کوه
ای غزالی که از دشت
ای غزالی که از صحرا برمی‌گردی
بهارِ پنهان را 
از کجایِ پوستت می‌توان
در‌آورد
سر که می‌چرخانی
علف‌های مغموم خودکشی می‌کنند در باد!
ــــ
به من بگو
آن علفِ سرخی
که به پوزه گرفتی
برای جفتِ کدام دشت است؟

نرگس دوست