شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ناز را

ناز را
در حریر ِ پیچ وُ یاب
و یا
در تاب وُ پیچ می پیچانی
و لبخند ِ ماه را
در نازکی ابر.
از مویرگ‌های نبودن
دلم دارد چکه می‌کند.
واپسین قطره‌ی بارانم
در حوالی ِ فرو افتادن ِدر بهار وُ برگ.
در این خوانش ِ مرکز گریز
چه می‌کند با من
این ماه ِ ناتمام ِ همه سال؟
عزیزکم پای رقص مرا اگر بریدند
به جای هردوی مان برقص
با کفش‌های ناهمگونی
که همزاد هم‌اند!
 

نصرت‌الله مسعودی

شعرها

رنج

رنج

علی زیودار

از این فلات بلا بی‌هوا گذار نکن

از این فلات بلا بی‌هوا گذار نکن

مجید عزیزی

 روی برعکس جهان بایست!

روی برعکس جهان بایست!

سارا مؤیدی

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی