شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ترس و لرز

شده است
خوشی زیر دلتان
بزند
دستی‌دستی
خودتان را
گرفتار کنید و بعد
بگویید:
«خدایا!
از همه‌ي بازی‌ها
این بازی؟»
من
کرده‌ام
من
نوشته‌ام.

شده است
از غلبه‌ی عشق
بترسید
از کسی که دوستش دارید؟
من
ترسیده‌ام.

شده است
از فرط عشق
خیانت کنید؟

 

من
کرده‌ام.

شده است
هر بار
که به خواب کسی
که جان و از جان شماست
نگاه می‌کنید
مرگش را ببینید؟
من
دیده‌ام
دیده‌ام.

عبدالعلی عظیمی

تک نگاری

شاعر پاره‌وقت نبودم

شاعر پاره‌وقت نبودم

قاسم آهنین‌جان

در جدال با خاموشی

در جدال با خاموشی

علی مسعودی نیا

شعرها

زیبایی‌اش را به خیابان می‌برم

زیبایی‌اش را به خیابان می‌برم

سیمین رهنمایی

مثلاً

مثلاً

عبدالعلی عظیمی

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

این حرف‌ها مناسبِ بَعد است

فرینوش عسگری

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری