شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گرد می‌شوم در خودم

گرد می‌شوم در خودم
مثل زمین
می‌چرخم و آ سمان خالی‌ست
سُر خورده‌ام بر لیزْمردگی
شبیه ناتمامی که یورتمه می‌رود تا خودش
*
شهر زبانش پریش
و روانش روانی شده است
باغچه خاکش پوک 
و دست‌های فروغ سبز نشد
اغتشاش صرف شد به حال استمراری
در گلوی شهر
زباله‌های بی طرف
 و نام‌های کوچک کبود
*
تن‌های ما خلاص
و گیج مثل مدام
که از آب به آتش 
و از باد به خاک
پناه برده‌ایم!

مریم اسدی‌خونساری

شعرها

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

سیم‌های یک بمب ساعتی

سیم‌های یک بمب ساعتی

گروس عبدالملکیان

زخم در میان چاقوها

زخم در میان چاقوها

امیررضا وکیلی

سه شعر از میثم مهر نیا

سه شعر از میثم مهر نیا

میثم مهرنیا