شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گرد می‌شوم در خودم

گرد می‌شوم در خودم
مثل زمین
می‌چرخم و آ سمان خالی‌ست
سُر خورده‌ام بر لیزْمردگی
شبیه ناتمامی که یورتمه می‌رود تا خودش
*
شهر زبانش پریش
و روانش روانی شده است
باغچه خاکش پوک 
و دست‌های فروغ سبز نشد
اغتشاش صرف شد به حال استمراری
در گلوی شهر
زباله‌های بی طرف
 و نام‌های کوچک کبود
*
تن‌های ما خلاص
و گیج مثل مدام
که از آب به آتش 
و از باد به خاک
پناه برده‌ایم!

مریم اسدی‌خونساری

تک نگاری

شعرها

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی

لیوان چای منتظر بودم 

لیوان چای منتظر بودم 

معین صباغ‌مقدم

پیش از تو نرد عشق باخته بودم

پیش از تو نرد عشق باخته بودم

فرزانه قوامی

نفیسه قانیان