شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مغزی از آهن
در کاسه‌ای مسی
و نانی که ارزش خوردن ندارد

خونی...

زمین دارد غروب می‌کند
بی‌آن‌که سخنی بگوید با سرخی خود
وخون در...

و ما 
تکه‌های یک نقشه را 
بر سیم‌های خاردار...

ما شاعرانی بودیم در خیابان
ما شاعرانی بودیم کارگر
ما شاعرانی بودیم در زندان

شعرها

پنج شعر از سیروس نوذری

پنج شعر از سیروس نوذری

سیروس نوذری

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی

آلما

آلما

صدرا یوسف زاده