شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مغزی از آهن
در کاسه‌ای مسی
و نانی که ارزش خوردن ندارد

خونی...

زمین دارد غروب می‌کند
بی‌آن‌که سخنی بگوید با سرخی خود
وخون در...

و ما 
تکه‌های یک نقشه را 
بر سیم‌های خاردار...

ما شاعرانی بودیم در خیابان
ما شاعرانی بودیم کارگر
ما شاعرانی بودیم در زندان

شعرها

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

 ساکن یک جهان آواره

ساکن یک جهان آواره

فاطمه شمس

بی‌وزنی

بی‌وزنی

عنایت سمیعی

رؤیایی آن سوی روزگاران

رؤیایی آن سوی روزگاران

نصرت‌الله مسعودی

ویدئو