شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اگر دستی مشت شود

اگر دستی مشت شود
دنیا 
به شکل من تغییر  می‌کند

دیواری از گوشه‌های خودم کم کرده‌ام 
آنچه نمی‌بینم
از دهان تو زیباست

سرخ ها سپید شدند
تا هر آنچه نام ندارد
به آغاز خود برگردد

آخرین شکل اسبی که در تو هست
رهایم نمی‌کند
به هر طرف نگاه می‌کنم
باد
بر دوش باد است
جایم را با تو عوض می‌کنم
تکه‌هایی از من به تو برمی‌گردد

چه فرق می‌کند
سریا باشم
یا پرنده‌ای در برابر باد؟
خود را به خواب من بزنی
خواهی دید
هیچ کلاغی
 تکرار من نیست

به نامی که از تو دارم
بنفش را برمی‌دارم 
ضمیری که از سایه‌ام کوچک‌تر است
 روی صورتت پخش می‌شود

خواهر تاریک ماه خواهم ماند
تا آیینه شکل من شود

تنها یک زن تنها می‌تواند
زیبایی‌ام را جا‌به‌جا کند!

سریا داودی حموله

تک نگاری

آن کُنجِ تنهای تنهایی

آن کُنجِ تنهای تنهایی

محمدرضا عبادی صوفلو

شعرها

 خواب تمام نمی‌شود

خواب تمام نمی‌شود

مهدی اکبری فر

 از گپ با درخت نارنج

از گپ با درخت نارنج

حامد پورشعبان

سفر به سرزمین رویاهایت

سفر به سرزمین رویاهایت

محمود معتقدی

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی