شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فرنان لژه

فرنان لژه
زن‌ها را به شکل دایره‌ها می‌دید
سینه‌ها، سرها، شکم‌ها و بازوها کاملاً گرد
همسرم 
مرا در شمایل صندوق انتقادات می‌بیند
می‌گوید یک روز 
-از روی حواس‌پرتی-
خانه را به آتش می‌کشم
من صبورم
و خونسرد
و پشت گوش شهری‌ست
که همه‌چیز را به آن‌جا می‌سپارم
دفترچه قسط‌ها 
قبض‌های تلفن و فرم‌های ارتقای شغلی را
هورمون‌های به هم ریخته‌ام
و سابیدن ظرف‌ها را
می‌خزم زیر پتو
-با همه‌ی دایره‌هایم-
و فکر می‌کنم
یک روز باید به آفریقا بروم...

زینب صابر

تک نگاری

شاعر پاره‌وقت نبودم

شاعر پاره‌وقت نبودم

قاسم آهنین‌جان

ضد شعر

ضد شعر

هادی محیط

شعرها

الماس

الماس

م. مؤید

و لبت دستش نمی‌رسد به من

و لبت دستش نمی‌رسد به من

علیرضا خسروانی

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش