شدهست شکل شیوع نفاق، کانونی
و سطر اول منشورها، تریبونی
وریدی است مسیر مساعد مردن
نفوذ کرده به رگ ها هوای افیونی
چقدر قصر، پر از پاچهخوار و مداح است!
مبارکند و مسلط به فن میمونی
زدند بس که شکمهای خویش را صابون
شدهست زیر شکم نیز، پاک، صابونی
بگو به درزی سلطان «که وقت دوختن است
کفن بدوز برای تن همایونی
لباس فیت تن شاهزادهها مرگ است
و رنگ پیرهنِ کار بردهها، خونی»
نبوده هیچ زمانی بجز زمانهی ما
کلاه روی سر جنگ، سبزِ زیتونی