شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

باغ عجایب است

باغ عجایب است 
بی آن که معلق  مانده باشد 
وحرفی از طبقات بهشت بگوید 
این مهربانی در هم تنیده را 
نه کاتبان الواح هفت گانه دیده اند 
نه باشندگان ازل!
سه شنبه بود 
من آفریدگار جهان بودم 
قلب دوپاره ی بی استخوان مرا 
به سوی ماه گرفتم 
و دیگر 
نمی تواند از تو کامل تر شود 
من آفریدمت 
و جنگ های سرد و گرم فرو خفت 
و ریشه های نازک نیلوفر 
در آب های بی حرکت جنبید 
و بید 
به جنبش جنون اختیاری ما پیوست 
محبوب من 
محبوب از جمیع جهاتم 
غایی تر از تمام حقایق باش 
و آن گیاه معطر را 
 در طول شب 
به ماه بنوشان 
 

زهرا حیدری

تک نگاری

شعرها

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه ای

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی

پنج شعر از محمد منافی

پنج شعر از محمد منافی

محمد منافی

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی