شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نشسته بوديم سكونِ معلق هوا را يک‌ريزبه نخ می‌كشيديم
تمام ذهنم اين بود كه...

نهنگی‌ست كه خوابش كرده‌ام 
تاروُپودش را به اقیانوس ریخته‌ام
...

هفت‌طبقه بودم گیاهی مخصوص به تن داشتم ؛ در جشنی شبیه مراسم ختم شرکت کرده بودم 
...

چشم‌هام به نورِکم عادت کرده‌اند
به آن‌ها دکمه دوختم 
در...

طبیعت بی‌جان!
تنها به اجزای بی‌دلیل موجود زنده‌ای شبیهم که...

قرار نبود امروز را له نکنی؟
شال‌گردنم که پشمی نیست
چرا تمام سطوح را گردگیری...

پيچيده‌ام به روزها شبيه پنج عصر؛
همان عصايي كه هوا را شكافتم با آن وَ حادثه را وَ...

تک نگاری

شعرها

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

من با تمام دخترانی که در خواب دیدی فرق دارم نه؟

تمنا مهرزاد

تهران

تهران

محمد ویسی

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

ویدئو

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی