کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

متولد 1369، جویبار.

­از گدار گریه خط خنده! از عمیق سوگ دشنه‌ای رونده چون نفس

­از گدار گریه خط خنده! از عمیق سوگ دشنه‌ای رونده چون نفس
از قفس دریده حجم و از ضخیم زخم‌های‌مان برای خویش پیرهن
یا که از صدای دلخراش ضجه‌های‌مان برای فتح بانگ صبح را
ساختیم و ایستاده‌ایم در مقابل هجوم نعره‌ها کفن‌کفن
ایستاده‌ایم سبزِ سبز، گل به گل، نفس‌ نفس برای فتح آفتاب
ایستاده‌ایم در میان ظلمت و شکنجه ما ستاره‌های شب‌شکن
ما نوید جنگلیم بر فراز خاک ناامید از گل و بهار، هان!
این‌همه جوانه انتشار سرخ و سبز خون ماست هر کرانه در چمن
تار می‌تنی به دور ما ولی عبث چنان که در میان باغ خار و خس
ما کبوتریم و در حریم تو نمی‌پریم ای غم پلشت تارتَن!
ما سپیده باوریم و سرنوشت ماست  فتح نور! -بیش و کم به گوش باش-
ما غریبه‌ایم با شکست ای سیاهِ کور! سرنوشت توست باختن!

محمود غریبی