شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پاره ای از منظومه‌ی «آسمان خاموش است»

مجلس اول
سوگواری سقوط 
قلعه‌ی ارجان طبس

کیستند این پسران دلیر و تهی از شهوت
فدائیان مطلق که ناگهان دود شدند
درون جلد چرمیِ خنجرشان
نام‌ها و عصب‌های ناتمام
غبار شهرها   راه   قصرها
جانشان خلاصه‌شده در قطره‌ای کُشنده
خنجری که پرواز می‌کند تا در رگ گردن لنگر اندازد
کیستند  قلعه‌نشینان طبس
در ارتفاعات کوه شتری
شتری زانو‌زده تا قلعه بر گرده‌اش بنشیند
ناگهان سنگ‌های قلعه سکوت می‌کنند
تا صدای سم اسبان به گوش فرمانده برسد
نهرها و پرنده‌ها متوقف می‌شوند
دشت‌ها زیر آفتاب پنهان
نیزه‌ها چون موم درهم می‌پیچند
برج‌ها و دیوارها برگ‌های خزان‌زده در باد
اتاق ها دخترانی عریان شناور در هوا
ایمانی فراموش‌شده در خاک
قلعه در نای سوگواران گم می‌شود
مجلس دوم
سوگواری سقوط 
قلعه‌ی قهستان ترشیز

قهستان
سنگواره‌ی بی‌سرانجام
دریای واژگونه سراب
رستاخیزی بی بال در شنزار
کشتیِ بی بادبانِ صحرا
قهستان
قهقه‌ی قیرگون جنون
غلتیده در رگ‌ها‌ی خالی
شیون استخوان‌ها
در دالان باد
شامگاهان 
ستارگان
سوگواری می‌کنن
پییرجان
مایرجان
پتوو را نخواهید دید     پییر (پدر) مایر (مادر) پتوو، آفتو (آفتاب) واژه‌هایی از گویش قهستان در جنوب خراسان
بامداد
تن پاره‌های قلعه
مراقب تخمگذاری دُراج ها
زیر بوته‌های دشت
عنکبوت‌ها 
در پاره‌های پنهان
ربوده‌شده از جهان
عمارتی نو ساختند

ایرج ضیایی

تک نگاری

بی‌فاصله از حجم

بی‌فاصله از حجم

سیدحمید شریف‌نیا

شعرها

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه ای

برای این روزهای ایران...

برای این روزهای ایران...

کبری موسوی‌قهفرخی

  شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

 شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

بهراد باغبانی نیک