شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

محو خال‌خال‌هایش

محو خال‌خال‌هایش
وقتی که بال می‌زند روی خواب‌های آدمی
چیز دیگری است

(نه رئیس جمهور 
نه وزیر اتوکشیده‌ی هر کابینه‌ای شدن)
هم این‌که بماند و آدمی
خیره در سحر و نقش و رنگ
بگذرد از روی روزمرگی

(راستش را بخواهید 
من عطش امپراطور شدن را
با ورد نام او فرو‌نشانده‌ام)

ابراهیم رزم‌آرا

شعرها

 از گپ با درخت نارنج

از گپ با درخت نارنج

حامد پورشعبان

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی

زار

زار

سهند آقایی

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

فریاد ناصری