شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پَر به پوست مرده کشیدن

پَر به پوست مرده کشیدن
خنده را به سخره گرفتن است
دیدم که چگونه در باد شکافت بالش‌ها را
و هرچه رؤیا بود و کابوس
به حیاطِ همسایه و کوچه پرید

در می‌زنند و بخشی از کابوس را پس‌می‌آورند

او که قرار بود بپرسد کیست
صدا را گم کرده است 
وگم کردن صدا را رنگ‌ها می‌فهمند

پَرها به خانه برگشتند
خواب‌ها به خانه برگشتند
رنگ به حرف آمده بود
شوقِ اولین کلمه از دهان نوزادی انگار

گوش تیز می‌کنیم
رنگی که به سرخ می‌ماند

کلمه‌ای را بارها و بارها تکرار می‌کند

ساجد فضل‌زاده

شعرها

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود

سیمای تاکستان‌ها

سیمای تاکستان‌ها

غلامحسین چهکندی‌نژاد

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

ویدئو