شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بیدار که شدم

بیدار که شدم
خود را میان زخم‌ها دیدم
و چاقوها
در چشمانم می‌چرخیدند
عبور، خونی بود
و تقلای خیابان
از تلویزیون پخش می‌شد
حال عمومی شهر
پر از چراغ‌های سوخته‌است
و تابلوها
دیگر کسی را هدایت نمی‌کنند
باید از داروخانه
چند قرص خواب می‌گرفتم

نادر جابری

تک نگاری

شعرها

آلما

آلما

صدرا یوسف زاده

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

در میانه‌ی راه

در میانه‌ی راه

امید نیکبخت

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

بهزاد گرانمایه