شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دیالوگ

نه این‌که چیزها تمام و کمالند و کار دنیا نقص ندارد
و هر‌چه عیب و نقص در نگاه ماست...
نه این‌که ما که صاحب هر‌چه کج‌و کوله و لوچیم
که اهل دنیا نیستیم و زیادی کم داریم...
نه این‌که شما که آقا و سرورید و زیادی دارید
که دنیا را جور دیگری می بینید...
-بگو ببینم آیا راست می‌گوید شاعرکه «جهان و هر چه در اوست جمله هیچ در هیچ است»؟
-اگر که راست پس این‌همه جوش‌و‌خروش سر هیچ چراست؟
-مشکل ما این است که می‌پرسیم و پاسخی نمی‌گیریم
-مشکل منم
نمی‌توانم خودم را توی هیچ محلولی حل کنم!
-چنان عمیق می‌خواهمش که وقتی وصل میسر می‌شود در می‌روم 
-همین که می‌رسم ویرم می‌گیرد بروم جای دیگر!
-زورم به خودم نمی‌رسد این و آن را می‌زنم!
-وقتی می‌گویم چند‌نفرم سر از تیمارستان در می‌آورم!
-چیزهای قشنگی هم هست ولی...
-همین ولی‌ست که کارها را خراب می‌کند!

مهرداد فلاح

شعرها

دلگیرم از تنهایی از شب کوچه‌گردی‌ها

دلگیرم از تنهایی از شب کوچه‌گردی‌ها

مجید عزیزی

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

دو پاره برای درخت و ع. ب

دو پاره برای درخت و ع. ب

سیاوش بانشی