شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

‌مدادی که بر‌می‌داری

‌مدادی که بر‌می‌داری
قرمز است.
یک درخت گیلاس و چند گل که می‌کشی
قرمز است.
خانه‌ی ما که مربعی‌ست با یک شیروانی و یک دودکش و چند ابرِ کوچکِ دود
قرمز است.
مستطیلی که درِ خانه‌ی ماست، و پنجره‌ای که یادت می‌رود نقاشی کنی
قرمز است.
خودت را که لای گل‌ها می‌کشی، و ما را ‌چقدر
قرمز است.
می‌پرسی کلاغ چه رنگی‌ست؟
چند هفتِ مهاجر که در کنج آسمانت بال می‌زنند،
قرمز است.
بعد صدایی که می‌آید
قرمز است.
بعد فریاد من
بعد صورتت با لپ‌های قرمز که در غبار
بعد صدایت که در صدای قرمزِ انفجار
بعد لب‌ها
بعد لرزه
بعد انگشت
بعد آتش
بعد حتا پرپر پوستت که دیگر از ستاره‌ و پروانه باز ‌می‌شناسم...
قرمز است.
حالا بعد از صد‌سال هنوز،
بوی استخوان‌های تو
قرمز است.
حالا بعد از صد‌سال هنوز،
بوی آغوش من
قرمز است.

نامی نبیل‌زاده

شعرها

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

باد ديوانه‌وار می‌چرخد، روي دلواپسیِ شب‌بوها

فریبا حیدری

آواز شاعری که به جست‌وجوی تشنگی دریا رفت

آواز شاعری که به جست‌وجوی تشنگی دریا رفت

اسماعیل یوردشاهیان اورمیا

رستاخیز

رستاخیز

شقایق شاهرودی‌زاده

ویدئو