شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

طناب‌ها دار می‌شوند

طناب‌ها دار می‌شوند 
طناب‌ها مار می‌شوند
و می‌پیچند 
دور گلوی تو
گلوی کبود تو 
جنگلی سوخته است
دلتنگی از سینه‌ی دیوار
چکه می‌کند
و عقربه‌های ساعت 
نیزه‌هایی 
 که در پیشانی‌ات 
فرو می‌روند
تنهایی  دار می‌شود 
تنهایی مار می‌شود
و می‌پیچد در روح تو
روح تو بهاری 
که می‌خواهد
از میان دیوارهای آجری 
عبور کند

طناب‌ها پاره می‌شوند
طناب‌ها ...

و زندان‌بان پیر
 خاکستر سیگارش را
در انتهای راهرو می‌تکاند
 

فاطیما سیاحتی

شعرها

تو میوه‌های منی 

تو میوه‌های منی 

محمد شمس لنگرودی

همه در این آینه حضور دارند

همه در این آینه حضور دارند

احمدرضا احمدی

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

گُرگاس

گُرگاس

شقایق شاهرودی‌زاده