شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

طناب‌ها دار می‌شوند

طناب‌ها دار می‌شوند 
طناب‌ها مار می‌شوند
و می‌پیچند 
دور گلوی تو
گلوی کبود تو 
جنگلی سوخته است
دلتنگی از سینه‌ی دیوار
چکه می‌کند
و عقربه‌های ساعت 
نیزه‌هایی 
 که در پیشانی‌ات 
فرو می‌روند
تنهایی  دار می‌شود 
تنهایی مار می‌شود
و می‌پیچد در روح تو
روح تو بهاری 
که می‌خواهد
از میان دیوارهای آجری 
عبور کند

طناب‌ها پاره می‌شوند
طناب‌ها ...

و زندان‌بان پیر
 خاکستر سیگارش را
در انتهای راهرو می‌تکاند
 

فاطیما سیاحتی

تک نگاری

نیم قرن خاص بودن

نیم قرن خاص بودن

سیامک بهرام پرور

در من هزار آهوی تشنه

در من هزار آهوی تشنه

آنوشا نیک سرشت

شعرها

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

فاطمه شمس

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

دلگیرم از تنهایی از شب کوچه‌گردی‌ها

دلگیرم از تنهایی از شب کوچه‌گردی‌ها

مجید عزیزی