کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

متولد ۱۳۶۲، زنجان. مجموعه‌های منتشرشده: «عکاس دوره گرد»، «این ماهی سرخ‌بند نمی‌آید»، «استخوان»

با چتری سیاه

با چتری سیاه
ترک می‌کنم
آن عمارتِ ویران را
برف
با آرایه‌هایِ ادبی
درختِ سیب را
خوشبخت می کند
خواهرم می‌گوید‌:
شکر
واژه‌هایِ سیاه رفت‌!
ابرهایِ سیاه رفت!
برایِ آخرین بار
چشم می‌دوزم
به جنبشِ کارگران
در کتابخانه‌ام
هنوز
سرودِ کلاغ‌ها
دلخراش است
ناگهان
پروازِ گلوله‌هایِ برفی
می‌شکند
دو قرن سکوتم را
بچه‌ها
ریسه می‌روند
یعنی
زندگی... ادامه دارد !
یعنی
خورشید خواهد تابید
به رخت‌هایِ نمورم
و باد
با یال‌هایِ بلندش
اگر رام نمی‌شود
زیباست.
ساعت:
یکِ بامداد است
از مرگم
روزها می‌گذرد
شاید... قرن ها
نسیان
کارِ ساده‌ای نیست !
حتا،
در اعماقِ زمین
من
زندانی بزرگ در خاکم
می‌تراشم،
دیوارهایِ آهکی را
حـفره‌ای
نه‌چندان کوچک را
برایِ فرار‌!
این اوراقِ محرمانه را
می‌نویسم برایِ فردا
وقتی
مرگ می‌فشارد
گلوگاهت را
آدم‌ها در پرده‌ای سفید
از چشم‌هایت می‌گذرند
طوبا
در رختِ سفید می‌پوسد.
یحیی
در خُنکایِ خاک
به شادیِ استخوان
می‌رسد.
تنها
تو را... به‌یاد دارم
آن خلوتِ عظیم
و عریان را
پروانه‌ها
به پرواز در‌آمدند
و گیاهِ بوسه
از لبانم جوانه زد.
ساعت:
یکِ بامداد است
امروز
بسیار خوشبختم
آبِ دهانم را
تُف می‌کنم
بر رخسارِ زندگی.
 

حامد رحمتی